این دوازده تا شعر از کتاب مجموعه شعر های کامران رسول زاده هستش که از 50 شعر اولش انتخاب شده و از نظر من از بقیه قشنگ تر بود . یه جورایی سوز داره ...
مرگ
همین زندگی ست
که بی تو
سر میکنم...
***
گریه کار کمی ست
برای توصیف رفتنت...
دارم به رفتار پر شکوهی
شبیه مرگ
فکر میکنم...
***
به کسانی که فکر میکنند
تو
ساخته ی توهمات منی
میخندم.
من
هر روز
به تمام مردم دنیا
میخندم...
***
به حرف های مردم کاری نداشته باش...
به زیباییت ادامه بده
میان خیال های شبانه ام...
***
من عاشق تو نیستم،
فقط
تو را به بند _ بند بودنم اضافه کرده ام
چنان که بی تو
بودنم
دروغ کهنه ای ست
شکل زندگی...
***
من ابر باروری هستم
که هر جای شهر یاد تو می افتم
باران می بارد...
***
جهان
از چشم های تو شروع می شود
و جایی در امتداد آشفتگی موهات
به باد می رود...
***
دوستت ندارم،
این دروغ بزرگی ست
که جز تو
کسی باورش نکرد
حتی همین خودم،
که دوستت دارم...
***
این همه زیبایی به چه کار تو می آید!؟
فکرنمی کنی
باید زیباییت را
با خودم به گور ببرم...؟
***
خودم را کشتم
که به تو برسم
اما...
حالا دارم مثل یک مرده
زندگی میکنم
***
برای تو نخواهم جنگید
اما
خواهم مرد...
***
جهان حجم سنگینی
از نبودن توست
که دارم بی دلیل به دوش میکشم...
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
.gif)